السلام علیکم یااهل بیت النبوه 80/9/25 نماز عیدفطر راباهم درسوله ی مقر تفحص خواندیم جالب اینجاست که دعای قنوت نمازعیدفطررامحمدزمانی میخواند وماتکرارمیکردیم.بعدازنمازوصرف صبحانه محمد زمانی رفت سمت مقتل 120تن ازشهدای عملیات والفجرمقدماتی ومنو رضاشهبازی وچندتن ازدوستان رفتیم شهربستان تابتوانیم ازطریق مخابرات شهربستان باخانواده مان تماس بگیریم وعیدروتبریک بگیم.ماودوستانمان تماس تلفنیمان تمام شدولی رضامدت تماس بامنزلشان طولانی شده بود تااینکه بچه هاصداش زدند ومدتی بعد اومد.عقب تویوتا نشست وماشین به راه اوفتاد من دیدم رضاشهبازی ضبط شارژی روروشن کردونوار مناجاتی حاج منصورارضی رو پخش کردنوای دلنشین الهی وربی من لی غیرک ومناجات باامام زمان(عج) حال عجیبی داشت تااینکه رسیدیم به مقر وهرکس به کاری که مسئولیتش راداشت مشغول شد.صبح روز80/9/26 رضاشهبازی ومحمدزمانی به همراه یک نفردیگررفتند شناسایی منطقه تابتواندمنطقه آلوده به میدان مین راپاک سازی کنندتابعد بیل میکانیکی واردعمل شود تابتوانیم پیکرمطهرشهداراتفحص کنیم ماهم رفتیم به کاری که گردنمان بود روانجام بدیم وعده همه مون نمازظهروعصرمقرتفحص مازودتر رسیدیم به مقرگره رضاشهبازی نیامده بودند نمازمان راخوندیم سفره غذاروپهن کردیم وگفتیم که الان می رسند تااینکه یک سرباز ارتش باسرعت باد دوید سمت مقرماوگفت مثل اینکه بچه های شما شهید شدند پشت پاسگاه هفتم بعداز کانال کمیل ماهم سریع باماشینی که داشتیم رفتیم سمت بچه هاتامارسیم محمدزمانی درهمان انفجار به شهادت رسیدپیکرشهیدویک نفرمجروح روبردند بیمارستان اهواز شهید محمدزمانی که توی میدان مین شهید شده بودپیکرمطهرش روگذاشتن توی سردخانه .بعدمدتی رسیدم بالاسر رضاشهبازی تموم کرده بود ولی لبخند زیبا برلبانش نقش بسته بود وچشمان ودهانش هم کمی بازبود دست کردم صورتش وچشم ودهان مبارکشوبستم وازدرمانگاه شهربستان باآمبولانس باشهید عزیز راهی بیمارستان شهراهواز شدیم توراه عقب آمبولانس باشهید نجوایی داشتیم وبه شهید گفتیم قرارماتک خوری نبود قراربود باهم شهید بشییم وخوشا به حالت که محضر خداآبروداشتی وتورو اینگونه خریدند.بعدازرسیدن به بیمارستان شهراهوازپیکرمطهرشهیدشهبازی رو توی سردخانه کنارپیکرمطهر شهید زمانی قراردادیم.ماتوی محوطه بیمارستان منتظرآمبولانس خومان بودیم تاپیکرشهداراانتقال دهیم به تهران جهت تشییع.